معنی بزرگ شهر یا طایفه

حل جدول

بزرگ شهر یا طایفه

بیگلر


بزرگ طایفه

بیگلر


طایفه

فرقه

ایل، عشیره، خاندان

لغت نامه دهخدا

شهر بزرگ

شهر بزرگ. [ش َ رِ ب ُ زُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) مدینه. کوره. (دهار). در برابر شهرک که شهر خرد است.

فارسی به عربی

شهر بزرگ

عاصمه


طایفه

امه، جنس، عشیره، قبیله

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ عمید

طایفه

جماعتی از مردم که آداب و اخلاق یا مذهب آنان یکی است، قوم، تیره،
گروه، دسته،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

طایفه

تیره، ویس

کلمات بیگانه به فارسی

طایفه

ویس - تیره

مترادف و متضاد زبان فارسی

طایفه

آل، اعقاب، امت، ایل، تیره، جماعت، جنس، خاندان، خانواده، دسته، دودمان، سلسله، عشیره، قبیله، قوم، گروه، ملت

فرهنگ فارسی هوشیار

طایفه

‎ مونث طایف، جماعتی از مردم دسته گروه، پاره ای از چیزی جمع: طایفات (طائفات) طوایف (طوائف) .

فارسی به آلمانی

طایفه

Abstammung (f), Die [noun], Nation (f), Rasse, Sippe (f), Stamm (m), Volk (n), Volksstamm (m)

فرهنگ معین

طایفه

(اِفا.) مؤنث طایف، تیره، دسته، پاره ای از چیزی، جمع طوایف. [خوانش: (یِ فِ) [ع. طائفه]]

معادل ابجد

بزرگ شهر یا طایفه

850

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری